حقیقت را به خاطر خودش دوست بدارید،نه به خاطر سودهای شکوهمند آن ،زیرا اګر روزی از روی امتحان به ما منفعت نرساند ،برای همیشه آن را وداع خواهیم ګفت.این بزرګترین خطری است که دوستداران حقیقت را تهدید می کند .آیا می دانید که بسیاری از مردمان از این راه هلاک شده اند ؟!

اګر تا به حال تنها کسی تنها با دوست داشتن فضیلت به آن رسیده بود ،اکنون همه انسانها کامل بودند .آیا نمی دانید که تنها دوست داشتن قله ها نمی تواند ما را به آن ارتفاعات برساند،بلکه اراده فولادین می خواهد وشناخت راستین.هم باید استقامت داشت و هم راه قله را شناخت.

دوست داشتن حقیقت هنر نیست.زیرا اګر انسانها ،تعصب را از خود دور کنند ،بی هیچ تردید آن را دوست می دارند،بلکه حقیقت کونه بودن بزرګترین هنرهاست.پس به جای اینکه سنګ حقیقت را به سینه زنیم به رنګ آن در آییم.بزرګترین خدمت ما به حقیقت،این است که با دوستی جاهلانه خود ،آن را نیالاییم و در برابر زیباییهای بی پیانش حجاب نشویم.

بزرګترین خدمت به الماس این است که در برابر جلوه های خیال انګیز ش حجاب نشویم.

جلوه های حقیقت،مدحهای اوست.

جلوه الماس،مدحهای اوست،نه صدای تحسین شما!

پس حقیقت به مدحهای ما نیاز ندارد،بلکه برای ما می ګوید:

اګر به یاری من برخیزید،باید پیش از آنکه به تحسین من پپردازید،به ګفته های من عمل بکنید،اګر در ګفته خود راستګو هستید با عمل خود مرا تصدیق وتحسین بکنید،نه با زبان خود.ولی خوشا به حال نادان که همیشه طرف آسان را انتخاب می کند!زیرا تصدیق کردن با زبان ،خیلی آسانتر از تصدیق کردن با عمل خویش است.

اګر در دوستی خود مردانه هستید،زمانی از حق دفاع کنید که به شما سود نمی رساند.

نظرات شما عزیزان:

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: